دستم به تو که نمی رسد،
فقط حریف واژه ها می شوم !
گاهی...
هوس می کنم،
تمام کاغذهای سفید روی میز را، از نام تو پرکنم …
تنگاتنگ هم،
بی هیچ فاصله ای !!
از بس...
که خالــی ام از تو …
از بس...
که تو را کـم دارم …
آخر مگرکاغذ هم،
زندگی می شود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نویسنده :
Arash - ساعت 1:0 روز
جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:,
نویسنده :
Arash - ساعت 23:59 روز
جمعه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,
اگر تنها ترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه ي نداشتني هاست نفرين و آفرين ها بي ثمر است اگر تمامي خلق گرگهاي هار شوند تو مهربان جاودان آسيب ناپذير من هستي اي پناهگاه ابدي تو مي تواني جانشين همه ي بي پناهي هايم شوي
( دكتر شريعتي )
نویسنده :
Arash - ساعت 23:57 روز
پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,
نویسنده :
Arash - ساعت 22:45 روز
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,
تنفس ممنوع! هوای دلها آلوده ست در این سرا اینجا فاصله عشق تا عشق بعدی یک نخ سیگار است...به احساست بیاموز نفس نکشد
نویسنده :
Arash - ساعت 22:41 روز
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,
ای دوست
این روزها
باهرکه دوست میشوم احساس میکنم
آنقدر دوست بوده ایم که دیگر
وقت خیانت است... (نصرت رحمانی)
نویسنده :
Arash - ساعت 22:24 روز
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,
تو را انتخاب کردم,
تا هر دو مان پايان دهيم,
تنهائي را ...
...
ديگري را انتخاب کردي,
تا هر سه مان آغاز کنيم
تنهائي را...
نویسنده :
Arash - ساعت 22:13 روز
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,
شب تنهایی من
هیچکس با من نیست !…
مانده ام تا به چه اندیشه کنم…
مانده ام در قفس تنهایی…
در قفس میخوانم…
چه غریبانه شبی ست…
شب تنهایی من!…
نویسنده :
Arash - ساعت 22:12 روز
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,
شاید زبان ضعیف باشد
شاید خیلی کودکانه ، شاید بی غرور...
اما هر وقت گونه هایم خیس میشه می فهمم
نه ضعیفم نه یک کودکم
بلکه پر از احساسم
نویسنده :
Arash - ساعت 17:20 روز
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,
مرگ و تنهایی...
تو از هیاهوی آفاق دور می آیی
من از حضور پر از شور و حال تنهایی
مرگ
تکرار مکرر یک حقیقت
زندگی
اجبار به بقا
انسان،
بقا برای تکرار حقیقت...!!!
نویسنده :
Arash - ساعت 17:3 روز
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,
شب قراريست که ستاره ها براي بوسيدن ماه ميگذارند...!!! و چه زيباست شرم زمين که خودش را به خواب ميزند...!!!